آیا افکار وسواسی و رفتارهای اجباری در زندگی روزمره شما تداخل ایجاد می‌کند؟ در این مقاله همراه ما باشید تا نگاهی دقیق‌تر به وسواس و علائم و نحوه درمان آن داشته باشیم.

وسواس چیست؟

این که گاهی اوقات برگردید و دوباره بررسی کنید که آیا اتو را از برق کشیده‌اید یا نه، نگران بودن برای این که به میکروبی آلوده شوید یا حتی داشتن فکرهایی ناخوشایند و خشونت آمیز، مسئله چندان بزرگی نیست و عادی است .

اما اگر از اختلال وسواس جبری OCD که کوتاه شده عبارت Obsession Compulsion Disorder است، رنج می‌برید، افکار وسواسی و رفتارهای اجباری چنان پرتکرار می‌شوند که در زندگی روزمره شما تداخل ایجاد می‌کنند. OCD یک اختلال اضطرابی است که با افکار غیرقابل کنترل، ناخواسته و رفتارهای تکراری و منظمی که شما مجبور به انجام آن هستید، مشخص می‌شود. اگر مبتلا به OCD هستید احتمالاً می‌دانید که افکار وسواسی و رفتارهای اجباری شما غیر منطقی است، اما حتی در این صورت هم، احساس می‌کنید نمی‌توانید در برابر آنها مقاومت کنید و خود را آزاد کنید.

مانند گیر افتادن یک سوزن روی یک گرامافون، وسواس باعث می‌شود مغز روی فکر یا عملکرد خاصی گیر کند. به عنوان مثال، شما می‌توانید اجاق گاز را ۲۰ بار بررسی کنید تا مطمئن شوید که واقعاً خاموش است یا نه. زیرا از سوختن خانه خود وحشت دارید، یا آنقدر دستان خود را می‌شوید که پوست دست نازک شود. زیرا از آلوده شدن به میکروب‌ها می‌ترسید. این در حالی است که شما از انجام این رفتارهای اجباری احساس لذت نمی‌کنید، اما ممکن است برخی از آنها اضطراب ناشی از افکار وسواسی را تسکین دهند.

ممکن است سعی کنید از شرایطی که علائم شما را تحریک یا بدتر می‌کند با خود درمانی با الکل یا داروها، دوری کنید. اگرچه به نظر می‌رسد هیچ گونه وسواس و اجباری از شما دور نمی‌شود، اما کارهای زیادی وجود دارد که می‌توانید برای رهایی از افکار ناخواسته و اصرارهای غیر منطقی و بازیابی کنترل افکار و اعمال خود انجام دهید.

اختلال وسواس اجباری یا OCD

وسواس فکری (Obsession)، تصویر یا انگیزه‌ای غیرارادی است که بارها و بارها در ذهن شما رخ می‌دهد. با این که شما نمی‌خواهید این ایده ها را داشته باشید، اما نمی‌توانید جلوی آنها را بگیرید. متأسفانه این افکار وسواسی غالباً آزار دهنده و منحرف کننده هستند.

اجبار (Compulsion)، رفتارها یا آیین‌هایی است که احساس می‌کنید بارها و بارها مجبور به انجام آنها هستید. معمولاً اجبارها برای از بین بردن وسواس انجام می‌شود. به عنوان مثال، اگر از آلودگی می‎ترسید، ممکن است تمیزکاری مفصلی انجام دهید. با این حال، این نوع تسکین هرگز دوام نمی‌آورد. در حقیقت، افکار وسواسی معمولاً قوی‌تر از قبل برمی‌گردند. این رفتارهای اجباری اغلب با تقاضای بیشتر و زمان‌بر بودن خود باعث اضطراب می‌شوند. در نتیجه این همان چرخه معیوب OCD است.

چرخه معیوب OCD

بیشتر افراد مبتلا به OCD در یکی از دسته‌های زیر قرار می‌گیرند

  • شستشو و تمیزی (Washers)، این دسته از آلودگی می‌ترسند. آنها معمولاً اجباری برای نظافت یا شستن دست دارند.
  • بررسی کنندگان (Checkers)، این دسته به طور مکرر مواردی را بررسی می‌کنند (اجاق گاز خاموش، در قفل شده و غیره) که میتوانند فرد دچار وسواس را با آسیب یا خطر همراه می‌کند.
  • شکاک‌ها و گناهکاران (Doubters and Sinners)، از این می‌ترسند که اگر همه چیز عالی نباشد یا درست انجام نشود اتفاق وحشتناکی رخ می‎دهد یا مجازات می‎شوند.
  • حسابگران و برنامه ریزها (Counters and Arrangers)، کسانی هستند که وسواس نظم و تقارن دارند. آنها ممکن است در مورد تعداد، رنگ یا ترتیب خاصی خرافه ‌هایی داشته باشند.
  • احتکارگران (Hoarders)، این دسته می‌ترسند که اگر چیزی را دور بریزند اتفاق بدی رخ دهد. آنها به صورت اجباری مواردی را که نیازی به استفاده از آنها ندارند، احتکار می‌کنند. آنها همچنین ممکن است از اختلالات دیگری مانند افسردگی، PTSD، عقده خرید، کلپتومانیا، ADHD، کندن پوست یا تیک عصبی رنج ببرند.

علائم و نشانه‌های وسواس

صرفاً به این دلیل که شما افکار وسواسی دارید یا رفتارهای اجباری انجام می‌دهید به این معنی نیست که مبتلا به وسواس هستید. در واقع، اگر مبتلا به اختلال OCD باشید، این افکار و رفتارها باعث پریشانی فوق العاده زیادی می‌شود و زمان زیادی را از شما می‌گیرد (حداقل یک ساعت در روز) و در زندگی و روابط روزمره شما اختلال ایجاد می‌کند.

بیشتر مبتلایان به وسواس هم افکار وسواسی دارند و هم رفتارهای اجباری، اما بعضی از افراد فقط یکی یا دیگری را تجربه می‌کنند.

افکار وسواسی رایج در OCD شامل موارد زیر است:

  • ترس از آلوده شدن به میکروب یا کثیفی یا آلودگی دیگران
  • ترس از دست دادن کنترل و صدمه زدن به خود یا دیگران
  • افکار و تصاویر صریح یا خشونت آمیز جنسی
  • تمرکز بیش از حد بر عقاید مذهبی یا اخلاقی
  • ترس از دست دادن یا نداشتن چیزهایی که ممکن است به آنها نیاز داشته باشید
  • نظم و تقارن: این ایده که همه چیز باید «دقیقاً درست» قرار بگیرد
  • خرافات؛ توجه بیش از حد به چیزی که خوش شانس یا بدشانس قلمداد می‌شود

رفتارهای اجباری رایج در OCD شامل موارد زیر است:

  • بررسی بیش از حد مواردی مانند قفل در، خاموش بودن لوازم خانگی و سوئیچ‌ها
  • دیدار مرتب از کسانی که عزیزند برای اطمینان از ایمنی آنها
  • شمردن، ضربه زدن، تکرار بعضی از کلمات یا انجام کارهای بی‌معنی دیگر برای کاهش اضطراب
  • صرف زمان زیاد برای شستن یا تمیز کردن
  • چیدن و ترتیب وسایل با ایده «فقط به همین شکل»
  • نماز خواندن و دعا کردن بیش از حد یا درگیر شدن در آیین های ناشی از ترس مذهبی
  • جمع کردن وسایل بدون استفاده مانند روزنامه های قدیمی یا ظروف خالی مواد غذایی

در حالی که احتکار با اجبارهای OCD در ارتباط است، می‌تواند نشانه‌ای از یک بیماری جداگانه، یعنی اختلال احتکار باشد. تمایز اصلی این است که احتکار به عنوان یک علامت OCD معمولاً ناخواسته و بسیار ناراحت کننده است و در حقیقت مانند روشی برای مدیریت افکار سرزده است. به عنوان یک احتکار کننده در وسواس OCD، شما هیچ لذتی از داشته‌های ذخیره شده خود نمی‌برید و به احتمال زیاد بدون هیچ گونه ارزش پولی و احساسی، روزنامه‌های قدیمی، غذای فاسد شده یا اشیا شکسته، چیزهای غیر مفید یا غیرمعمول را جمع می‌کنید.

اما در اختلال احتکار، به دست آوردن دارایی ابتدا لذتی را فراهم می‌کند تا این که پس از مدتی صرفاً فقط یک اجبار را برآورده می‌کند. اقلامی که به شما تعلق می‌گیرد نیز احتمالاً حداقل برای شما دارای ارزش ذاتی یا احساسی هستند. غالباً، با این اعتقاد که وسایلی ممکن است در آینده مفید باشند، پس آنها را حفظ خواهید کرد. ناراحتی در اختلال احتکار بیشتر ناشی از عواقب احتکار شما است ، مثل به هم ریختگی و محیط ناامن که همین امر همراه با اضطراب برای کنار گذاشتن این دارایی‌هایی که جمع کرده‌اید، وجود دارند.

علائم وسواس در کودکان

در حالی که شروع اختلال وسواس فکری معمولاً در دوران بلوغ یا بزرگسالی اتفاق می‌افتد، کودکان کم سن و سال گاهی علائمی شبیه OCD دارند. با این حال، علائم سایر اختلالات مانند ADHD، اوتیسم و سندرم Tourette نیز می‌تواند مانند وسواس فکری عملی به نظر برسد، بنابراین یک معاینه پزشکی و روانشناختی کامل قبل از انجام هرگونه اقدامی، ضروری است.

چگونه به فردی مبتلا به OCD کمک کنیم؟

نحوه عکس العمل شما در برابر علائم OCD عزیزتان می‌تواند تأثیر زیادی در چشم انداز و بهبود آنها داشته باشد. اظهار نظرها یا انتقادات منفی می‌تواند OCD را بدتر و شدیدتر کند، در حالی که یک محیط آرام و وجود پشتیبانی می‌تواند به بهبود نتیجه درمان کمک کند.

  • از انتقادات شخصی خودداری کنید. به یاد داشته باشید، رفتارهای OCD عزیز شما علائم مشکل است، نه نقص شخصیت.
  • شخصی که مبتلا به OCD است را سرزنش نکنید یا به او نگویید که انجام کارهای تکراری‌اش را متوقف کند. آنها نمی‌توانند این موارد را رعایت کنند و فشار برای متوقف کردن فقط باعث بدتر شدن رفتارها می‌شود.
  • تا آنجا که ممکن است مهربان و صبور باشید. هر فرد مبتلا باید با سرعت خود بر مشکلات غلبه کند. از هر تلاش موفقیت آمیز برای مقاومت در برابر OCD تمجید کنید و توجه را به عناصر مثبت زندگی او متمرکز کنید.
  • با کارها و عادات اجباری شخص همراه نشوید. همراهی با «قوانین» OCD عزیز خود یا کمک به اجبارها یا تشریفات آنها فقط باعث تقویت رفتار می‌شود. شما باید از خود شخص حمایت کنید نه از قوانین و اجبارهایی که ساخته.
  • ارتباطات را مثبت و واضح نگه دارید. برقراری ارتباط مهم است، بنابراین می‌توانید تعادل بین حمایت از عزیز خود و ایستادن در برابر علائم OCD و ناراحتی بیشتر عزیزتان را پیدا کنید.
  • شوخ طبع باشید. خندیدن با هم، به جنبه‌های خنده دار و پوچ برخی از علائم OCD می‌تواند به عزیزانتان کمک کند تا از این اختلال جدا شوند. فقط مطمئن شوید که عزیز شما احساس احترام و شوخ طبعی را درک می‌کند.
  • اجازه ندهید که OCD زندگی خانوادگی را در کنترل خودش بگیرد. به عنوان یک خانواده بنشینید و تصمیم بگیرید که چگونه برای مقابله با علائم عزیزانتان با هم کار خواهید کرد. سعی کنید زندگی خانوادگی را تا حد ممکن عادی نگه دارید و خانه یک محیط کم استرس برای فرد مبتلا به وسواس مجبور باشد.

کمک به خود

شناسایی محرک‌های خود

اولین قدم برای کنترل علائم OCD تشخیص عوامل محرک، افکار یا موقعیت‎هایی است که وسواس و اجبارهای شما را تشدید می‌کند یا آنها را به وجود می‎آورد. لیستی از عوامل محرکی که هر روز تجربه می‌کنید و وسواسی را که تحریک می‌کنند ثبت کنید. ترس یا اضطرابی که در هر موقعیت تجربه کرده‌اید و سپس اجبارها یا استراتژی‌های ذهنی را که برای کاهش اضطراب استفاده می‌کنید، درجه بندی کنید. به عنوان مثال، اگر از این می‎ترسید که توسط میکروبی آلوده شوید، با لمس نرده‌ها در بازار ممکن است ترسی با شدت ۳ ایجاد شود، در حالی که با لمس کف سرویس بهداشتی در بازار ممکن است ترسی با شدت ۱۰ ایجاد شود و برای رفع این ترس و اضطراب ناشی از آن نیاز به ۱۵ دقیقه شستن دست دارید.

پیگیری عوامل محرک خود می‌تواند به شما در پیش بینی خواسته‌هایتان کمک کند و با پیش بینی رفتارهای اجباری خود قبل از بروز آنها، می‌توانید به کاهش شدت آنها کمک کنید. به عنوان مثال، اگر رفتار اجباری شما شامل قفل شدن درها، پنجره‌ها یا خاموش بودن وسایل خانه است، سعی کنید اول کار درها را قفل یا دستگاه را خاموش کنید.

یک تصویر ذهنی محکم و سپس یک یادداشت ذهنی یادداشت کنید. به خود بگویید «پنجره اکنون بسته است» یا «من مطمئنم که اجاق گاز را خاموش کردم».
سپس وقتی افکار وسواسی به سراغ شما می‌آیند به این یادداشت‌ها توجه کنید و به خود یادآوری کنید که این افکار فقط افکار وسواسی هستند.
شناسایی و ثبت عوامل محرک شما نیز ابزاری مهم برای یادگیری مقاومت در برابر اجبارهای OCD شما فراهم می‌کند.

مقاومت در برابر اجبارهای OCD

شاید پرهیز از موقعیت‌هایی که افکار وسواسی شما را تحریک می‌کنند هوشمندانه به نظر برسد، اما هرچه بیشتر از آنها اجتناب کنید ترس از آنها بیشتر احساس می‌شود. برعکس، با در معرض قرار دادن مکرر خود در برابر عوامل محرک OCD، می‌توانید بیاموزید که در برابر تمایل به انجام رفتارهای اجباری خود مقاومت کنید. این به عنوان پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) شناخته می‌شود و اصلی‌ترین پایه درمان حرفه‌ای OCD است.

ERP از شما می‌خواهد که مکرراً خود را در معرض منبع وسواس خود قرار دهید و سپس از انجام رفتار اجباری که معمولاً برای کاهش اضطراب خود انجام می‌دهید خودداری کنید. به عنوان مثال، اگر شما یک شستوشو دهنده دست اجباری هستید، باید دستگیره در توالت عمومی را لمس کرده و سپس از شستن دستان ود اجتناب کنید. وقتی چندین بار با اضطراب ناشی از انجام ندادن این کار روبرو می‌شوید، تمایل به شستن دستان خود به تدریج از بین می‌رود. به این ترتیب خواهید آموخت که برای رهایی از اضطراب خود نیازی به این عمل ندارید و تا حدی بر افکار وسواسی و رفتارهای اجباری خود تسلط پیدا می‌کنید.

مقابله با بزرگترین ترس ممکن است خیلی افراطی باشد، بنابراین تمرینات ERP با مقابله با ترس‌های کم‌تری شروع می‌شود و سپس در «نردبان ترس» حرکت می‌کنید. با شرایطی که شدت ترس کمی ایجاد می‌کنند مقابله کنید و پس از تحمل اضطراب، می‌توانید به چالش مواجهه با مشکل بعدی بروید.

درمان OCD

درمان شناختی-رفتاری موثرترین درمان اختلال وسواس فکری عملی است و به طور کلی شامل دو مؤلفه است:

  • ERP یا در معرض محرک قرار گرفتن و جلوگیری از واکنش نشان دادن، در این روش نیاز به تماس مکرر با منبع وسواس شما و پیشگیری از ایجاد واکنش است.
  • شناخت درمانی، که بر افکار فاجعه بار و احساس اغراق آمیز شما متمرکز است. بخش عمده‌ای از شناخت درمانی در OCD، آموزش روش‌های سالم و مؤثر پاسخگویی به افکار وسواسی، بدون استفاده از رفتار اجباری است.

درمان وسواس فکری عملی

سایر درمان های OCD

علاوه بر درمان شناختی-رفتاری، از درمان های زیر نیز برای OCD استفاده می‌شود:

  1. دارو درمانی؛ گاهی اوقات از داروهای ضد افسردگی در کنار درمان برای اختلال وسواس استفاده می‌شود. با این حال، دارو به تنهایی در تسکین علائم موثر نیست.
  2. خانواده درمانی؛ از آنجا که OCD غالباً در زندگی خانوادگی و سازگاری اجتماعی مشکلاتی ایجاد می‌کند، خانواده درمانی می‌تواند به درک بهتر این اختلال کمک کرده و تعارضات خانوادگی را کاهش دهد. همچنین می‌تواند به اعضای خانواده انگیزه داده و به آنها بیاموزد که چگونه به عزیزانشان در بهبود OCD کمک کنند.
  3. گروه درمانی؛ از طریق تعامل با بیماران مبتلا به اختلال OCD ، گروه درمانی پشتیبانی و تشویق را فراهم می‌کند و احساس انزوا را کاهش می‌دهد.

اما مهم‌تر از همه یافتن کلینیکی با افراد متخصص و باتجربه‌ای است که بتواند به شما در درمان اختلال OCD یا وسواس فکری عملی کمک کند، کلینیک راز رویش یکی از بهترین کلینک های درمانی، متشکل از روانشناسان و متخصصان حرفه‌ای آماده کمک رسانی به شما عزیزان در زمینه‌های مختلف اختلالات روحی روانی به صورت مشاوره آنلاین و حضوری است.